فلسفه مرگ دراسلام
از نظر علوم زیستی و پزشكی، مرگ عبارتست از تعطیل سازمان فعال بدن انسان، كه حافظ حیات او میباشدپدیده مرگ موضوعی است كه میتوان از نقطه نظرهای گوناگونی درباره آن بررسی و گفتوگو كرد |
![]() |
دسته بندی | فقه،الهیات،معارف |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
فلسفه مرگ دراسلام
مقدمه
از نظر علوم زیستی و پزشكی، مرگ عبارتست از تعطیل سازمان فعال بدن انسان، كه حافظ حیات او میباشد.پدیده مرگ موضوعی است كه میتوان از نقطه نظرهای گوناگونی درباره آن بررسی و گفتوگو كرد. از نظر علوم زیستی و پزشكی، مرگ عبارتست از تعطیل سازمان فعال بدن انسان، كه حافظ حیات او میباشد.نفس گرچه همراه با تكوّن بدن موجود میشود و باصطلاح «جسمانیه الحدوث» است ولی بمحض قوام گرفتن، عهده دار حفظ و رشد و تكامل بدن میگردد. بنظر ملاصدرا، برخلاف تصور برخی، بدن تابع نفس است نه نفس تابع بدن. اما نفس ناچار است تا رسیدن به كمال خود با بدن همراهی كند. رشد بدن متوقف میشود ولی رشد و كمال نفس ادامه دارد و بالاتر از آن، هر چه به كمال نفس افزوده شود بر پیری و ضعف و نقص بدن افزوده میگردد تا آنجا كه نفس قید تن را رها نموده و آزاد میشود و بدن را بصورت مرده ای باقی میگذارد.
پدیده مرگ موضوعی است كه میتوان از نقطه نظرهای گوناگونی درباره آن بررسی و گفتگو كرد. از نظر علوم زیستی و پزشكی، مرگ عبارتست از تعطیل سازمان فعال بدن انسان، كه حافظ حیات او میباشد.این دیدگاه به بدن فقط از لحاظ ساختار جسمانی و بعبارت دیگر از نقطه نظر مادی و از منظر حواس خمسه مینگرد و علایم مرگ را توقف فعالیت مغز و قلب و اندامها و از بین رفتن حرارت جسم میداند و معمولاً به خروج چیزی بنام روح یا نفس اشاره نمیكند.اما از نظر فلسفه، مرگ عبارتست از جدا شدن دائمی روح یا نفس كه بطور طبیعی و بسبب درهم ریختن نظم طبیعی بدن و نارسائی آن ایجاد شود. فلاسفه، مرگ و خروج روح یا نفس را از بدن به كسی تشبیه میكنند كه خانه اش خراب شده و ناگزیر است آنرا ترك كند و به جائی دیگر پناهنده شود.
کلمات کلیدی:
مرگ
جسمانیه الحدوث
جدا شدن دائمی روح